به برآمدگی پیشانی در وسط دو ابرو گلابلا یا GLABELLA گفته میشود.
به گودی انتهای بینی که پایین گلابلا قراردارد، ریشه و یا پل بینی یا به لاتین NASION OR BRIDGE گفته میشود.
به شیب میان ریشه و نوک بینی، دورسم بینی یا DORSUM گفته میشود.
نوک بینی یا APEX=NOSE TIP
به گودی و شیار میان لب بالا و بینی بوسه گاه یا PHILTRUM گفته میشود.
به ستون و پوستی که دو سوراخ بینی را از هم تفکیک میکند، کالوملا و یا کالومنا یا به لاتین COLUMELLA/COLUMNA گفته میشود.
دیواره داخلی بینی که مجرای بینی را به دو قسمت چپ و راست تقسیم می کند تیغه بینی یا SEPTUM میگویند. تیغه بینی متشکل از بخش قدامی و مرکزی از جنس غضروف و بخش خلفی از جنس استخوانهای نازکی بنام اتموئید و وومر است. وظیفه تکیه گاهی و هدایت جریان هوا بر عهده تیغه بینی است.
برجستگی استخوانی اطراف بینی، سه برجستگی در هر طرف و در مجموع ۶ عدد برجستگی – با عنوانهای شاخکهای تحتانی، میانی و فوقانی- در جدار خارجی حفره بینی را شاخکهای بینی یاTURBINATES OR CONCHAE گویند. شاخکهای بینی پوشیده از مخاط است. حفظ رطوبت و گرمی هوای استنشاقی و نیز ممانعت از ورود ذرات خارجی به عهده شاخکهاست.
موهای بینی یا به لاتین VIBRISSAE ذرات خارجی را به دام میاندازند تا وارد سیستم تنفسی نشوند.
دو غضروف طولی و مثلثی شکل در دو طرف تیغه بینی قرار دارد که به آنها غضروف طرفی فوقانی یا UPPER LATERAL CARTILAGE میگویند.
به دو غضروف که به صورت دو حلقه ناقص بوده و تشکیل دهنده پره های بینی است. غضروف طرفی تحتانی LOWER LATERAL CARTILAGE یا غضروف بالی بزرگ GREATER ALAR CARTILAGE میگویند.
بافتهایی در دو طرف بینی که دو نیمه خارجی پره های بینی و محل تلاقی پره ها و صورت را ایجاد کرده، بافت فیبری-چربی یا FIBROFATTY TISSUE میگویند.
استخوان بینی، زائده های پیشانی فک بالا، استخوانهای اتموئید، وومر و کامی اسکلت استخوانی بینی را تشکیل داده است.
سوراخهای قدامی بینی که راه ارتباط حفره بینی با خارج است را NOSTRILS OR NARES گویند.
گیرنده های بویایی یا OLFACTORY RECEPTORS AND BULB که در سقف بینی قرار دارند، وظیفه تشخیص بوها را دارند به این صورت که از طریق عصب بویایی به پیاز بویایی و سپس به مغز منتقل میکنند.
تمام سطح داخلی بینی با مخاط صافی پوشیده شده که به آن مخاط بینی یا NASAL MUCOSA گویند.